چند هفتهای است که از شروع پخش مجموعهٔ جدیدی با عنوان «عشق ابدی» در یوتیوب میگذرد، مجموعهای که این روزها به یکی از سوژههای مورد بحث در میان بخشی از ایرانیان تبدیل شده است.
«عشق ابدی» یک ریالیتی شو است، برنامهای که سعی میکند با نشان دادن و واقعنمایی از اتفاقاتی که جلوی دوربین برای شرکتکنندگان میافتد، توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
این نوع برنامهها با نشان دادن پیچیدگیهای رابطه بین دختران و پسران جوان ایرانی، از نظر هر تهیهکنندهای شانس بالایی برای برنده شدن دارد. «عشق ابدی» این شانس را هم دارد که در نوع خودش از اولینهاست و به همین دلیل توانایی جلب توجه بخش بیشتری از بینندگان ایرانی را دارد؛ بینندهای که از تولیدات تلویزیون حکومتی ایران دل خوشی ندارد، و هرچند تولیدات نمایش خانگی در داخل ایران در سالهای اخیر تا حدی توانسته که توجهش را جلب کند، اما هنوز با توجه به حضور شمشیر داموکلسِ سانسور حکومتی بر سر این محصولات، ناگزیر بهدنبال پر کردن اوقات فراغتش در فضای آزادتر و متفاوتتری است. اینجاست که عشق ابدی پا به صحنه میگذارد، برنامهای با سازوکار رابطه و عشق، که در آن تابوهایی مثل حجاب اجباری و لمس و معاشرت با جنس مخالف، محلی از اعراب ندارد.
استفاده از یک بازیگر زن ایرانی سابق به عنوان مجری هم، از دیگر روشهایی است که احتمالا توجه برخی از مخاطبین را به خود جلب میکند. پرستو صالحی بعد از خروج پر سروصدایش از ایران و حواشیای که در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ برای خود ایجاد کرد، حالا وارد برنامهای شده که به وضوح تلاش میکند از کوچکترین ارجاع به اعتراضات و مسائل سیاسی و اجتماعی ایران پرهیز کند و حتی گاهی که خواسته و ناخواسته حرفها و شوخیهای شرکتکنندگان به آن سمت میل میکند، به سرعت از آن رد میشود.
عشق ابدی از نظر سازوکار مسابقه، محل ضبط، نوع تولید، روشهای تدوین و حتی ریتم و لحن، بسیار شبیه به ورژن ترکی خودش، «جزیرهٔ عشق» (Aşk Adası) است. حتی به نظر میآید که هر دو برنامه در یک ویلا در ترکیه ساخته میشوند. با وجود این، فرق بزرگ این دو برنامه پلتفرم نمایش آن است.
عشق ابدی بدون اینکه حداقل تا این لحظه اسپانسر مشخصی داشته باشد، از نظر درآمدی بر یوتیوب و کسب درآمد مستقیم از آن متکی است. با توجه به مناسبات درآمدزایی یوتیوب، که درآمد حاصل از آن به ازای نمایش در کشورهایی مثل ایران بسیار کمتر از کشورهایی غربی است، تهیهکنندگان برنامه به شدت اصرار دارند که بینندگان حتماً آن را با ویپیان ببینند تا با تغییر محل جغرافیایی نمایش، درآمد بیشتری نصیبشان شود. درآمدی که بر اساس تخمینهای موجود، منبعش آگهیهای یوتیوب است و رقم آن تا این لحظه بیش از ۵۰۰ هزار دلار برآورد میشود.
الگوبرداری از نمونههای خارجی
برخلاف عشق ابدی که یک برنامهٔ کاملا متکی بر پخش و نمایش یوتیوبی است، «جزیرهٔ عشق» ترکیه بر روی پلتفرم GAİN پخش میشود که چیزی شبیه نتفلیکس یا مدل ایرانی آن، «نماوا» است. جالب اینجاست که خود «جزیرهٔ عشق» هم برنامهای است که از جهات مختلف کاملا تحت تاثیر یک ریالیتی شو بریتانیایی به نام «جزیرهٔ عشق» یا «Love Island» قرار دارد.
این ریالیتی شو نخستین بار در سال ۲۰۰۵ با حضور سلبریتیها در بریتانیا ساخته و پخش شد اما عدم استقبال مخاطبین از آن منجر به توقفش شد. سپس در سال ۲۰۱۵، این برنامه با فرمت جدیدی که شرکتکنندگان عادی و چهرههای معروف را شامل میشد، توسط شبکهٔ ITV2 احیا و به سرعت به یکی از موفقترین برنامههای تلویزیونی بریتانیا تبدیل شد.
بعداً نسخه استرالیایی، آلمانی و فرانسوی جزیرهٔ عشق هم ساخته شد که تقریباً همه این نسخهها با اندکی اغماض جزو برنامههای موفق به حساب میآیند؛ هرچند که با توجه به معیارها و مقتضیات مختلف، واکنش مخاطبان نسبت به آن در کشورهای مختلف به شکل معناداری فرق دارد.
آثار احتمالی ریالیتی شوها
با توجه به اینکه اندکی بیش از یک ماه از شروع پخش «عشق ابدی» در یوتیوب برای مخاطبان ایرانی نگذشته است، هنوز مطالعات قابل اتکایی در مورد اثرات اجتماعی، روانی، شخصیتی و فردی این برنامه در جامعهٔ ایران وجود ندارد. به همین دلیل شاید بد نباشد که برای داشتن برآوردی نسبی از آثار آن در جامعه، به مطالعات دقیقی که در بریتانیا در این زمینه و پس از پخش مجموعهٔ «جزیرهٔ عشق» صورت گرفته، مراجعه کنیم.
جالب است بدانیم بر اساس یک نظرسنجی که پیش از شروع فصل جدید «جزیرهٔ عشق» منتشر شده، اینگونه برنامهها به اضطراب جوانان دربارهٔ بدنشان دامن میزند؛ اضطرابی که گاهی میتواند ذهن آنها را به افکار منجر به خودکشی متمایل کند.
بنیاد سلامت روان بریتانیا (Mental Health Foundation) نسبت به تأثیر برخی برنامههای تلویزیونی، از جمله «جزیرهٔ عشق»، به ویژه بر مخاطبان جوان که بیشتر در معرض اضطراب دربارهٔ تصویر بدنشان قرار دارند، ابراز نگرانی کرده است.
طبق یک نظرسنجی که توسط این بنیاد بین چهار هزار و ۵۰۵ بزرگسال در بریتانیا انجام شده، تقریباً یک چهارم افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله (۲۴ درصد) گفتهاند که تماشای برنامههای ریالتی شو مثل «جزیرهٔ عشق» باعث نگرانی آنها دربارهٔ تصویر بدنشان شده است. همچنین بیش از ۱۵ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی گفتهاند که به دلیل نگرانی از تصویر بدنشان، خودزنی یا آسیب به خود را تجربه کردهاند و ۲۳ درصد از آنها نیز افکار خودکشی داشتهاند.
علاوه بر تأثیرات بر بینندگان، نگرانیها نسبت به سلامت روان شرکتکنندگان در این برنامهها نیز افزایش یافته است. آنطور که گزارشها میگویند دو نفر از کسانی که در «جزیرهٔ عشق» شرکت کرده بودند، پس از برنامه اقدام به خودکشی کردهاند.
همچنین، برنامهٔ بسیار پرطرفدار The Jeremy Kyle Show در سال ۲۰۱۹ توسط ITV لغو شد، پس از آنکه یکی از شرکتکنندگان آن درگذشت.
این برنامه البته ریالیتی شو نبود و بیشتر در رده تاکشوها قرار میگرفت اما موضوعات مطرحشده در آن حول مسائل خانوادگی، روابط شخصی، خیانت و اعتیاد میچرخید و روند برنامه تا جایی پیش میرفت که از شرکتکنندگان با دستگاه دروغسنجی امتحان میگرفتند و بعدها، حاشیههای این برنامه وقتی به بالاترین حد خود رسید که یکی از شرکتکنندگان، مردی ۶۳ ساله، یک هفته پس از شرکت در برنامه و پس از آن که در تست دروغسنجی شکست خورد و به خیانت متهم شد، در خانهاش در پورتموث درگذشت. گزارشها حاکی است که او پس از ضبط برنامه در وضعیت روحی بسیار بدی قرار داشت و به اطرافیانش گفته بود که احساس میکند «درهم شکسته شده» و «هیچ راهی برای ادامه ندارد».
بعدها مشخص شد افراد دیگری که در آن برنامه شرکت کرده بودند نیز پس از حضور در آن، دست به خودکشی زدهاند.
مرگ تعدادی از شرکتکنندگان در «جزیرهٔ عشق» بریتانیا هم زمانی سروصدای زیادی به پا کرد، و اگرچه هیچگاه ارتباط مستقیمی بین مرگها آنها و حضور افراد در برنامه اثبات نشد، اما تهیهکنندگان آن تصمیم گرفتند اقدامات جدیدی برای حمایت روانی از شرکتکنندگان پس از حضور در آن انجام دهند.
دکتر آنتونیس کوسولیس از بنیاد سلامت روان بریتانیا در اینباره میگوید: «پژوهشهای ما به وضوح نشان میدهد که تعداد زیادی از جوانان معتقدند برنامههای ریالیتی شو مثل جزیرهٔ عشق اثر منفی بر احساس آنها نسبت به بدنشان دارد. نگرانی دربارهٔ تصویر بدن با اضطراب، افسردگی و احساس شرم و نفرت از خود مرتبط است».
او میافزاید: «این برنامه تصاویری از بدن به نمایش میگذارد که نه متنوع و نه واقعگرایانه است، ولی اغلب بهعنوان معیار مطلوب جلوه داده میشود».
مروری بر نتایج این نظرسنجیها در جوامع پیشرفتهٔ غربی که سابقهٔ بسیار طولانیتری از جامعهٔ ایران در زمینهٔ مواجهه با آثار ریالیتی شوهایی مثل عشق ابدی دارند، نشان میدهد که با وجود سرگرمکننده و جذاب بودن اینگونه برنامهها به خصوص برای مخاطبین جوان، آثار روانی منفی آنها بسیار قابل توجه است. به خصوص که اساساً چنین برنامهای در خارج از ایران و احتمالا بدون نظارت و اخذ مشاوره از مراکز ذیصلاح دانشگاهی مربوط به سلامت روان تهیه میشود و در داخل ایران هم تولید، پخش و مشاهدهٔ اینگونه برنامهها از اساس «غیرقانونی» است.
با موفقیت عشق ابدی در زمینهٔ جلب توجه مخاطبین و به اصطلاح «گرفتن» آن، میتوان پیشبینی کرد که به زودی تهیهکنندگان دیگر هم به سمت ساخت چنین شوهای پر سر و صدایی بروند و دامنهٔ تاثیرگذاری این مدل برنامهسازی از چیزی که در حال حاضر مشاهده میشود، افزونتر هم شود.